ت) انتخابات

یک. لزوم حضور در صحنه هاى انتخابات

1. فریضه و عمل واجب :

ملت ایران، شرکت در انتخابات را یک فریضه و یک عمل واجب بداند.
انتخابات، یک کار بزرگ و یک اقدام شرعى و یک اقدام خدایى است.

2. وظیفه :

شرکت در انتخابات یک وظیفه عمومى براى آحاد ملت ایران است.
همه کسانى که در مقابل اسلام و آینده کشور احساس مسئولیت مى کنند وظیفه دارند که در این آزمایش الهى شرکت کنند.
مردم وظیفه دارند در انتخابات شرکت کنند.
انتخابات وظیفه است.
آحاد عظیم مردم، شرکت در انتخابات را وظیفه خودشان بدانند.
همه باید شرکت کنند، این یک وظیفه است، هم وظیفه اسلامى است، هم وظیفه میهنى و ملى است و حفظ عزت و شوکت کشور به این وابسته است، هم وظیفه سیاسى است... هم وظیفه اخلاقى است.

3. هم حق و هم تکلیف :

هم حق و هم تکلیف مردم است که بیایند و سرنوشت کشورشان را به دست خودشان معین کنند. ... این، تکلیف است؛ باید همه شرکت کنند.
حضور مردم در صحنه انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس و یا سایر انتخابهایى که مى کنند هم حق مردم است، هم تکلیفى بر دوش آنهاست.
ملت عزیز ایران، انتخابات را به عنوان یک تکلیف الهى و یک تکلیف اسلامى محاسبه کنند. کسانى هم که به مسایل دینى توجه نداشته باشند باید به چشم یک تکلیف وجدانى و ملى به آن نگاه کنند.

دو. لزوم حضور در انتخابات ریاست جمهورى

وظیفه آحاد عظیم ملت هم این است که در این حادثه بسیار مهمى که به سرنوشت کشور مربوط مى شود، دلسوزانه و مسئولانه شرکت کنند.
مبادا کسانى، شذاذى از مردم، از امر انتخابات غافل بمانند و خیال کنند که این انتخابات اهمیتى ندارد؛ خیر، بسیار مهم است.
مسأله مهمى در مقابل مردم ماست که آن مسأله انتخابات ریاست جمهورى است. من از همه ملت ایران تقاضا مى کنم که با روشن بینى و هوشمندى و تیزبینى خود، به این مسأله به صورت یک مسأله ملى و تاریخى نگاه کنند و آن را دست کم نگیرند.

سه. لزوم حضور در انتخابات مجلس شوراى اسلامى

انتخابات هم در پیش است، همه باید شرکت کنند.
مهم این است که در روز انتخابات، ان شاءاللّه ... همه مردم - زن و مرد، پیر و جوان و هرکس که از لحاظ قانونى مى تواند رأى بدهد ـ بروند و رأى بدهند و انتخابات را پر شور و پر رونق بکنند. هرکس که به نظام اسلامى علاقه دارد، در این انتخابات شرکت خواهد کرد. هرکس که به سربلندى نظام جمهورى اسلامى علاقه اى دارد، در این انتخابات شرکت خواهد کرد.
به عنوان وظیفه اولى، به عنوان وظیفه ثانوى، به عنوان وظیفه دینى و اسلامى و به عنوان وظیفه سیاسى، شرکت آحاد مردم در انتخابات آینده... واجب است. مردم باید در انتخابات شرکت کنند.

چهار. لزوم حضور در انتخابات مجلس خبرگان

شرکت در انتخابات مجلس خبرگان را مثل یک واجب شرعى، واجب و لازم بشمرید و تمام آحاد ملت که مشمول این انتخابات هستند، در انتخابات شرکت کنند.
مردم باید این انتخابات را دست کم نگیرند. همه باید شرکت کنند و در فرستادن افراد صالح به این مجلس، احساس وظیفه نمایند.
حضور در انتخابات خبرگان در واقع صف آرایى در مقابل دشمنان استقلال و عزت این ملت است. هرکس بخواهد این کشور و این ملت عزیز، سربلند و موفق باشد، باید در صحنه هاى اجتماعى و سیاسى این کشور حضور داشته باشد که مظهر اعلاى آن هم همین انتخابات است.

پنج. لزوم حضور در انتخابات میان دوره اى

توصیه اول این است که در انتخابات شرکت کنند و نگویند که میان دوره اى است و اهمیتى ندارد. نه، حضور مردم در صحنه انتخابات و رأى دادن، خود یک کار سیاسى است که مردم باید انجام بدهند.
مردم در حوزه ها و در شهرهایى که انتخابات به مرحله دوم کشیده شده است، حتما شرکت کنند. من خواهش مى کنم قضیه را کوچک نگیرید.
در حوزه هایى که نتایج کامل انتخابات به مرحله دوم کشیده شده، مردم هنوز تکلیف الهى و سیاسى شرکت در انتخابات را به طور کامل ادا نکرده اند. و شرکت در مرحله دوم انتخابات، واجب شرعى و سیاسى است.

شش. لزوم انتخاب اصلح

انتخاب فرد اصلح... وظیفه اى شرعى و عقلى و انقلابى است و کوتاهى در این امر یا در حضور در پاى صندوقهاى رأى، خسارتهاى جبران ناپذیرى به بار خواهد آورد.
همچنان که اصل انتخابات، یک تکلیف الهى است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهى است.
مردم هم بایستى بگردند و در همین فرصتى که تا انتخابات باقى است به عنوان یک وظیفه شرعى و اخلاقى، نامزدهایى را پیدا کنند که وقتى در محضر خدا از آنها سؤال مى شود که چرا تو این آقا یا این خانم را به قوّه مقننه فرستادى، بتواند جواب بدهد و بگوید براى این مصلحت.
بگردید آدمهایى مناسب را براى این کار مهم پیدا کنید.
مردم وظیفه دارند... نامزدهاى صحیح را پیدا و آنها را انتخاب کنند. مردم وظیفه دارند به ملاکهاى دینى و شرعى و انقلابى نگاه کنند، به روابط و قوم و خویش و ایل و طایفه و این طور چیزها نگاه نکنند. ببینند واقعا چه کسى با معیارهاى الهى و انقلابى مناسب تر و به آن نزدیک تر است، او را انتخاب کنند.
به مردم تفهیم کنید که همچنان که شرکت در انتخابات یک وظیفه است، گزینش خوب و آگاهانه هم یک وظیفه است.
مردم باید به فکر شناخت اصلح باشند، چون چیز کوچکى نیست.

هفت. لزوم کاندیدا شدن

آن کسانى که در خودشان این توانایى و همت را مى یابند که بتوانند در آن موقعیت قرار بگیرند، باید بروند و خودشان را در معرض قرار بدهند، این یک وظیفه است.
وظیفه وجدانى و اسلامى و میهنى هرکسى که خود را داراى این خصوصیات مى داند، این است که برود داوطلب شود و به صحنه انتخابات بیاید.

هشت. وظیفه مسئولان انتخابات

1. عمل براساس معیار قانونى :

به شما برادران مسئول اعم از نظّار و هیأت اجرایى عرض مى کنم که مواظب باشید کارتان سر سوزنى از معیار قانونى تخطى نکند. نظرات و سلایق شخصى را کنار بگذارید.
هم مجریان، هم ناظران باید پایبندى خودشان را به قانون نشان بدهند. ملاک، قانون است؛ علایق افراد، ملاک نیست.

2. انجام صحیح و بدون اختلال :

همه دستگاهها موظفند به سهم خود براى صحیح انجام شدن انتخابات تلاش کنند.
مسئولان امور انتخابات اعم از مسئولان اجرایى که وزارت کشور است و شوراى نگهبان که کار نظارت را بر عهده دارد، وظایف سنگینى دارند. اندک اختلالى در این کار عظیم، حقیقتا یک گناه و یک جرم است. مبادا بگذارید در این امر مهم، کوچک ترین اختلالى به وجود بیاید.

نه. فضاى مبارزات انتخاباتى

1. سالم و به دور از تخریب :

فضاى انتخابات باید فضاى سالمى باشد؛ فضاى تبلیغات باید با فضاى پرو پاگاندهاى معمول دنیا تفاوت داشته باشد.
مبارزات انتخاباتى به شکل سالم، مانعى ندارد. امّا خراب کردن یکدیگر، خراب کردن چهره کشور، خراب کردن ذهن مردم و چهره مسئولین دلسوز، اشکال دارد. ایجاد سؤال و ابهام در ذهن مردم اشکال دارد.
فضاى انتخابات باید سالم باشد. ... کار شکنى نسبت به دیگران، لجن پراکنى علیه این نامزد یا آن نامزد، بدگویى و افشاگرى هاى بى پایه و اساس نسبت به اشخاص، همه این کارها ممنوع و ضد ارزش و خلاف مشى جمهورى اسلامى و خلاف حق است. از این کارها اجتناب کنند.

2. به دور از تفرقه افکنى :

به اتحاد هم کمال نیاز و احتیاج را داریم. همه باید در حرفها و تبلیغات انتخاباتشان، قبل و بعد از آن، در مجلس و در جاهاى دیگر، حرفى نزنند که مردم، بین خودشان احساس دوگانگى بکنند، بین مردم اختلاف به وجود بیاید.
ملت ما اهل اخلاق و معنویت و عاطفه اند. نگذارید که فضاى انتخاباتى، فضاى کدورت بشود. هر کدام از نامزدها و طرفدارانشان براى خودشان تبلیغ بکنند.

3. به دور از اسراف :

در تبلیغات انتخابات ریاست جمهورى که آزمایش عظیمى براى ملت است، مراقبت شود که مخارج بیش از متعارف و زیادى و اسراف گونه، انجام نگیرد.

ده. فلسفه لزوم حضور در انتخابات

حضور مردم در صحنه هاى انتخابات، دشمن را مأیوس مى کند و زمینه را براى پیشرفت کشور و آینده درخشان آن آماده مى سازد.
حضور شما، پایه هاى انقلاب را محکم مى کند و به مدیران آینده کشور، جرأت و قدرت کافى مى بخشد و آینده را تضمین مى کند.
مردم باید در انتخابات شرکت کنند، و با این کار، مشت محکمى بر دهان آمریکا و استکبار و گروهکها و مخالفین اسلام و مسلمین و مخالفین جمهورى اسلامى بکوبند.
امروز، مسأله انتخابات حقیقتا یک عرصه امتحان الهى است.

ث. تعامل با دولت و نظام حاکم

یک. تعامل با دولت و نظام غیر اسلامى

1. اشتغال دولتى :

انجام وظیفه در حکومت غیر اسلامى در صورتى که خود آن وظیفه فى نفسه جایز باشد، جایز است.
اشتغال در اداره هاى دولتى تابع دولت غیر اسلامى در صورتى که فسادى بر آن مترتب نشود و مستلزم ارتکاب حرام و ترک واجب نباشد، اشکال ندارد.

2. داشتن ارتباط و معاشرت :

اگر براى عالم ثابت شود که ارتباط او با ظالم منجر به منع ظلم او مى شود و در نهى وى از منکر مؤثر است و یا مسأله مهمى مستلزم اهتمام و پیگیرى آن نزد ظالم باشد، رفت و آمد و معاشرت با ظالمین و سلاطین جور اشکال ندارد.

3. دریافت حقوق :

دریافت حقوق در برابر عمل حلال در حکومت غیر اسلامى اشکال ندارد.

4. پرداخت پول خدمات دولتى :

بر هر کسى که از آب و برق دولتى استفاده مى کند، پرداخت پول آن به دولت واجب است هرچند دولت، غیر اسلامى باشد.

5. تصدى قضائى و مراجعه به آن :

جایز نیست غیر از مجتهد جامع الشرایط یا کسى که منصوب از طرف کسى است که حق نصب دارد، متصدى امر قضا و فصل خصومات در بین مردم شود و بر مردم هم جایز نیست به او مراجعه کنند و حکم او هم نافذ نمى باشد، مگر در حال ضرورت.

6. رعایت مقررات :

رعایت مقرراتى که براى نظم جامعه وضع شده اند در هر حال واجب است هرچند آن قوانین توسط دولت غیر اسلامى وضع شده باشند.

7. خبر چینى از مؤمنین :

خبرچینى از مؤمنین نزد حاکم ظالم از نظر شرعى حرام است و در صورت منجر شدن به ورود خسارت به آنان، موجب ضمان مى گردد.

8. مهاجرت به کشور غیر اسلامى براى زندگى :

مهاجرت به کشورهاى غیر اسلامى براى یک شخص مسلمان در صورتى که خوف انحراف از دین وجود نداشته باشد اشکال ندارد.
بر مسلمان مهاجر به کشورهاى غیر اسلامى واجب است در آنجا احتیاط و مواظبت نسبت به دین و مذهب را رعایت نماید.
زندگى در کشورى که اسباب معصیت در آن فراهم است، فى نفسه اشکال ندارد، ولى باید از امورى که از نظر شرعى بر او حرام هستند اجتناب کند.
بر کسى که در کشورى که اسباب معصیت در آن فراهم است زندگى مى کند و نمى تواند از امورى که از نظر شرعى بر او حرام است اجتناب کند واجب است به کشورهاى اسلامى مسافرت نماید.
در صورتى که مهاجرت به سرزمین اسلام براى کسانى که در سرزمین کفر اسلام آورده اند، حرج داشته باشد، واجب نیست، ولى واجب است تا حد امکان نسبت به نماز و روزه و سایر واجبات مراقبت نمایند.

9. پناهندگى سیاسى به دولت غیر مسلمان :

پناهندگى سیاسى به دولت غیر مسلمان تا زمانى که مفسده اى بر آن مترتب نشود، فى نفسه اشکال ندارد.

دو. تعامل با دولت و نظام اسلامى

1. حفظ نظام اسلامى :

حفظ موجودیت انقلاب، کار اول ماست که در استمرار نظام جمهورى اسلامى تجسم یافته است. به همین خاطر، امام(ره) مکرر مى فرمودند: حفظ نظام اسلامى، واجب ترین فریضه است.
امام فرمودند: حفظ نظام اسلامى از واجب ترین واجبات است؛ حقیقت هم همین است.
امروز، حفظ حیثیت و آبروى انقلاب و نظام اسلامى و حفظ وحدت، بر همه واجب است.

2. حمایت از مسئولان :

امروز، حمایت و کمک به مسئولان کشور، یک واجب و فریضه شرعى است. همه مسئولان کشور شایسته این هستند که مردم از آنها حمایت کنند. واجب است که از رییس جمهور و دولت و قوه قضائیه حمایت شود.
همکارى، کمک، دلسوزى و پشتیبانى دلسوزانه از مسئولین، لازم و واجب است.

3. حمایت ویژه از رئیس جمهور :

امروز، حمایت از این رئیس جمهور منتخب مورد علاقه مردم بر یکایک افراد واجب و لازم است.
حمایت از این دولت، مضاعفا واجب و لازم است.
این جانب دفاع از رییس جمهور محترم و دولت خدمتگزار را بر همگان واجب مى دانم.

4. تضعیف مسئولان :

هر حرکت و گفتارى که روح اعتماد مردم به این قوا و کارگزاران آن را متزلزل و در این پشتیبانى، اندک خللى وارد سازد، حرام شرعى و خیانت ملى است.
پشتیبانى و حمایت از قوه مجریه و قوه قضائیه و مسئولان بالاى کشور لازم است و تضعیف آنها حرام مى باشد. همه باید این را رعایت کنند.

5. شرط وجوب حمایت از مسئولان :

اگر کسى از خط مستقیم اسلام و امام منحرف بشود ـ هر کسى باشد ـ او در خور حمایت نیست. این فرق هم نمى کند، از بالا تا پایین هم یک طور هستند. خود من هم همین طور هستم. اگر خداى نکرده من هم از آن خط صحیح اسلام تخطى بکنم، بر مردم واجب نیست که از من حمایت یا تبعیت بکنند.

6. شرط جواز تصدى مسئولیت :

اگر کسى در نظام جمهورى اسلامى در مسئولیتى مشغول کار است ولى آرمانهاى نظام جمهورى اسلامى را آن طورى که امام بزرگوار ترسیم کرده است و در قانون اساسى تجسم پیدا کرده، در دلش قبول ندارد، اشغال آن پست براى او حرام شرعى است.

7. خروج از حاکمیت :

شانه خالى کردن از مسئولیت، به صورت کناره گیرى و استعفا و غیر اینها، براى این مسئولان، هم خلاف قانون است، هم حرام شرعى است.

8. رعایت مقررات و قوانین :

مراعات مقررات جمهورى اسلامى شرعا واجب است.
مراعات مقررات قانونى دولت جمهورى اسلامى ایران لازم است و تخلف از آن جایز نیست.
وقتى که دستگاهها و مجریان کشور تصمیمى مى گیرند، آن تصمیم براى افرادى که در محدوده کار آنها هستند، واجب الاطاعه است.

9. مخالفت با قوانین و خوددارى از اجراى آن :

مخالفت با قوانین نظام جمهورى اسلامى جایز نیست.
خوددارى از اجراى قوانین دولت جمهورى اسلامى براى هیچکس جایز نیست.
مخالفت با قوانین و مقررات و دستورات دولت اسلامى که به طور مستقیم توسط مجلس شوراى اسلامى وضع شده و مورد تأیید شوراى نگهبان قرار گرفته اند و با استناد به اجازه قانونى نهادهاى مربوطه وضع شده اند، براى هیچکس جایز نیست.
کسى حق عمل نکردن به قوانین و مقررات حاکم بر اداره هاى دولتى و عمل برخلاف آنها را ندارد.
مخالفت با اوامر ادارى که بر اساس ضوابط و مقررات قانونى ادارى صادر شده باشد، جایز نیست.

10. تغییر تابعیت :

تغییر تابعیت براى اتباع دولت اسلامى تا زمانى که برخلاف قوانین لازم الاتباع نباشد و مفسده اى بر آن مترتب نشود و موجب وهن دولت اسلامى هم نباشد، اشکال ندارد.